و سوت ممتد مغز و حواشی دیگر..

یازده

پنجشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۱:۵۸ ق.ظ

احساس رضایت از خانواده، احساس نیک و پاس داشتنی و احتمالا یاددادنی (گرفتنی) است.

و در این سطح، شاید حتی ربطی به چه طور بودن خانواده نداشته باشد ولی وقتی باید زندگی کنی و این پاسداشت را اجرا کنی، چه گونه بودن است که مهم میشود.

احساس ضرورت در لمس هرچیزی تا عمق.

هم- اندیشی (حسی)

دگرخواهی (نخواهی)

و هزاران مفهوم دیگر که در تعامل شکل میگیرند.


احتمالا نوع پاسداشت ما هم درخودفرورفتن بوده باشد.

وقتی همه تمام میشویم، من به کتاب هایم میخزم.

پدربزرگم جزء های باقیمانده قران ش را میشمارد.

مادرم بافتنی می بافد یا یک سوره جدید را شروع و تمام میکند.

پدرم فیلم سینمایی جدیدی میبیند.

برادرم،

برادرم یحتمل هنوز برای فهم این واقعیت که باید به خودش پناه ببرد کوچک است و نمیداند خودش کجاست.

شاید در بازی های کنسول جدیدش.

شاید در صفحات فوتبالیست انگلیسی مورد علاقه ش.

شاید در قلب یکی از ما ها.

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۸/۰۲/۱۲
فرفر

نظرات  (۲)

«شاید در قلب یکی از ماها». خیلی خوب بود...
پاسخ:
ناراحت کننده ست ولی
می‌فهمم. 
پاسخ:
😭😭😭

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی